پادشاه، خوابش برده است. اواسط داستان بود که خوابش برد. پادشاه، هر شب وسط داستان خوابش میبَرَد. مهم نیست. پادشاه وقتی میخوابد دوستداشتنیتر میشود؛ مثل بچههای معصوم. پادشاه هر شب، خواب هفتپادشاه میبیند و من خود پادشاه را در بیداری. پادشاه اگر میدانست وقتی که میخوابد، بالای سرش چه خبر است، شبها نمیخوابید. پادشاه وقتی خواب است زیبا خر و پف میکند.
هی ی ی پادشاه!
پادشاه... پادشاهِ من. بخواب!
نویسنده » شهرزاد میلانی . ساعت 5:13 صبح روز پنج شنبه 86 آبان 3